رودبار بستک در نیم نگاه

رودبار بستک در نیم نگاه

معرفی روستای رودبار / برنامه ها و ...
رودبار بستک در نیم نگاه

رودبار بستک در نیم نگاه

معرفی روستای رودبار / برنامه ها و ...

چهره های ماندگار رودبار بستک (عیسی عبدالله پور)

درمانگاه روستای رودبار بستک سال هاست که تاسیس شده است ، ولیکن با نگاهی اجمالی به فضای سبز این مکان عمومی برای همه معین و مشخص می شود که آقای عیسی عبدالله پور نگهبان و خدمتگزار درمانگاه ، چقدر برای این کار زحمت کشیده است و می شود گفت زندگیش را برای این مکان گذاشته تا حدی که الان حتی راه رفتن نیز برایش دشوار است ...

اما ما در قبال این فرد چه کرده ایم؟؟

آیا تاکنون یک تشکر خشک و خالی کرده ایم ؟؟

جا دارد اینجا از زحمات این فرد برای این مکان تشکر و قدردانی کنیم...

در ضمن عیسی هنرمند هم هست یعنی شعر میگه در واقع یک کتاب نوشته ولی خوب بنا به هر مسئله ای چاپش نکرده ، براشون آرزوی موفقیت می کنیم و ان شاءلله خداوند بهبودی کامل به ایشان عنایت بفرماید...آمین

برای مشاهده عکس های این پست به ادامه مطلب مراجعه نمایید.



 
ادامه مطلب ...

کوزه شکسته (داستان های عبرت آموز و جالب)

یک سقا در هند ، دو کوزه بزرگ داشت که هر کدام از آنها را از یک سر میله ای آویزان می کرد و روی شانه هایش می گذاشت. د ریکی از کوزه ها شکافی وجود داشت ، بنابراین وقتی که کوزه سالم ، همیشه حداکثر آب ممکن را از رودخانه به خانه ارباب می رساند ، کوزه شکسته فقط نصف این مقدار را حمل می کرد .

برای مدت دو سال ، این کار هر روز ادامه داشت . سقا فقط یک کوزه و نیم آب را به خانه ارباب می رساند . کوزه سالم به موفقیت خودش افتخا ر می کرد.
موفقیت در رسیدن به هدفی که به منظور آن ساخته شده بود اما کوزه شکسته ، بیجاره از نقص خود شرمنده بود وا زاینکه تنها می توانست نیمی ا زکا رخود را انجام دهد ، ناراحت بود . بعد ا زدو سال ، روزی در کنار رودخانه، کوزه شکسته به سقا گفت: "من ا زخودم شرمنده ام و می خواهم از تو معذرت خواهی کنم"
سقا پرسید:" چه می گویی؟ از چه چیزی شرمنده هستی ؟"
کوزه گفت : د راین دو سال گذشته من تنها توانسته ام نیمی از کاری را که از عهده ام گذاشته شده است را انجام دهم ، چون شکافی که د رمن وجود داشت ، باعث نشتی آب در راه بازگشت به خانه اربابت می شود. به خاطر ترکهای من تو مجبو رشدی این همه تلاش کنی باز هم به نتیجه مطلوب نرسیدی.
سقا دلش برای کوزه شکسته سوخت و برای همدردی گفت: از تو می خواهم د رمسیر بازگشت به خانه ارباب ، به گلهای زیبا ی کنار راه توجه کنی .
د رحین بالا رفتن از تپه، کوزه شکسته خورشید را نگاه کرد که چگونه گلهای کنا رجاده را زندگی می بخشد و این موضوع، او را کمی شاد کرد. اما د رپاین راه با زهم احساس ناراحتی می کرد. چون دید که بازهم نیمی از آب نشت کرده است. برای همین دوباره از صاحبش عذ رخواهی کرد.
سقا گفت: من از شکافهای تو خبر داشتم و ا زآنها استفاده کردم . من در کنا رراه گلهایی کاشتم که هر رو ز وقتی از کنا ررودخانه بر می گشتیم، تو به آنها آب داده ای . برای مدت دو سال ، من با این گلها، خانه اربابم را تزئین کرده ام .

" بی وجود تو ، خانه ارباب نمی توانست اینقدر زیبا باشد "

پند لقمان به فرزندش (داستان های جالب و آموزنده )

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. 
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! 
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! 
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!! 
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ 
لقمان جواب داد : 
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. 
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است. 
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...

دانلود ورژن جدید نرم افزار همراه بانک ملی و صادرات برای اندروید

این دو نرم افزار از سایت بانک ملی و صادرات برای استفاده شما دوستان دانلود شده است...


نرم افزار همراه بانک ملـــــی ، حجم فایل 1.35 مگابایت

                      DOWNLOAD


نرم افزار همراه بانک صادرات ، حجم فایل 1.35 مگابایت

                      DOWNLOAD